چقدر زود دیر میشود…

به نام خدای نور و آگاهی پاییز است. فصل دلبری‌های زمین و آسمان. به رسم عادت به دنبال سوژه‌ای برای ثبت در حافظه‌ی زمان می‌گردم. این بار قرعه به نام تک درخت خشکیده‌ی انار در باغچه‌ی کوچک حیاط می‌افتد. سوز خشک پاییزی همه‌ی طراوتش را به تاراج برده است و چیزی جز چند برگ زرد …
ادامه ی نوشته چقدر زود دیر میشود…

پرِ پرواز

به نام خداوند نور و آگاهی اخیرن زیاد به “خود” می‌اندیشم. خودی که می‌اندیشد؛ خودی که راه می‌رود؛ خودی که می‌خوابد؛ خودی که عبادت می‌کند؛ خودی که ازدواج می‌کند؛ بچه‌دار می‌‍شود؛ سرکار می‌رود؛ خودی که زندگی می‌کند و در نهایت می‌میرد. این “خود” برای تمام موارد بیان شده، به جز یک مورد-مرگ- خود را صاحب …
ادامه ی نوشته پرِ پرواز

پَسند و ناپسند

به نام خداوند و نور و آگاهی حوالی 10 صبحِ روز دوشنبه 18 دی‌ماه است. زیرپرده را کنار می‌زنم تا گل‌های داخل اتاق از پشت توری با نوازش‌های گرم آفتاب، دلگرم شوند. برای حس لذت بیشتر، کمی خنکی آب را هم به برگ‌های ابلق آنان می‌افشانم. جان تازه‌ای که می‌گیرند تصویر نابی خلق می‌شود که …
ادامه ی نوشته پَسند و ناپسند

شُکوهِ تسلیم

به نام خداوند نور و آگاهی یک‌شنبه .حوالی ساعت 8 صبح موقعیت: حیاط خانه چند دقیقه‌ای می‌شود که منتظرم تا برادرم از راه برسد و مادر را برای برای چکاب ماهیانه به درمانگاه شهرمان ببریم. هوا به تَبَعِ زمستانی بودنش، سرمای نه چندان استخوان‌سوزش را به رخ می‌کشد. فرصت را غنیمیت می‌شمارم و چند قدمی …
ادامه ی نوشته شُکوهِ تسلیم

قاب امید

به نام خداوند نور و آگاهی حد فاصل اتاق نشیمن و آشپزخانه، اتاقی است با یک میز و صندلی، مبل، کتابخانه و تمام ابزارلات مورد نیاز یک شخص مشتاقِ به مطالعه و نوشتن؛ مخصوصن روزهای پاییزی که آفتابِ نیمه‌جانِ عصرگاهی، خودش را روی اسباب و وسایل پهن می‌کند تا از سنگینی خمودگیِ فصل سرد و …
ادامه ی نوشته قاب امید

رایحه‎ی خوش کلام

به نام خدای نور و آگاهی هفته پیش دسته‌‌گل نرگس زیبایی را دریافت کردم که عطرش جانم را جلا می‌داد. به محض اینکه به خانه رسیدم، شیشه‌‌ی سرگشاده‌ای را از کابینت پایین آشپزخانه پیدا کردم تا گلها را در آن جاساز کنم. با یک نفس عمیق، رایحه‌ی خوش نرگس‌ها را تا عمق وجود پایین دادم …
ادامه ی نوشته رایحه‎ی خوش کلام

جرم مخفی

به نام خداوند نور و آگاهی  ساعت 7:46 دقیقه شب بیست  و دوم مهرماه . مدت زیادی از رفتن مهمانها نمی گذرد. برخلاف خلوتیه روزهای قبل، امروز، خانه روز شلوغ و پرشوری را پشت سرگذاشته است. نمازم را می خوانم و سری به آشپزخانه می‌زنم. سینک ظرفشویی تا خرخره پر از ظرف های چینی و …
ادامه ی نوشته جرم مخفی

شورشِ مقدس

 به نام خداوند نور و آگاهی شورش علیه رنج های پست (مامان ناهار چی داریم؟ بادمجوون. ااااه با دمجوون، تو نمی دونی من بادمجون دوست ندارم.) تو که نمی توانی به اندازه 10 دقیقه بادمجان خوردن، رنج را تحمل کنی، آزاده‌ای؟ در قید و بند غریزه‌ای. حالا بارها پیاده‌روی اربعین برو. تا در بند غریزه‌ای، …
ادامه ی نوشته شورشِ مقدس

میوه رهایی

به نام خداوند نور و آگاهی معنای دقیقِ حسین (علیه السلام) آزاد  نکته اول: امام حسین (علیه السلام) به عملکرد ما در زندگی نگاه می‌کند نه صرفن اشک ریختن در روضه‌ها و عزاداریی که تغییری در شخصیت و سبک زندگی ما ایجاد نمی‌کند.(به جز موارد استثنا). ملاک و معیار یک رهرو در مسیر حسین بن …
ادامه ی نوشته میوه رهایی

انسان آزاد (2)

به نام خداوند نور و آگاهی در پست قبل، اولین تعریف از شخصیت امام حسین (علیه السلام) ارائه شد. در این پست به دومین تعریف می پردازم. 1) حسین ابن علی (علیه السلام)، مرغوبترین تصمیم‌گیرنده در سخت‌ترین شرایط. تعریف دوم 2) حسین بن علی (علیه السلام)، یک انسان آزاد است. اجازه دهید با یک سؤال …
ادامه ی نوشته انسان آزاد (2)